سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اتفاقات یک زندگی
این وبلاگ اولین تجربه من است. 
قالب وبلاگ

خواهرم یک کیلو فلفل سبز مجلسی گرفته بود. با وجود اینکه بزرگ بودن اما تند نبودن. بعد از اینکه گلدون فلفل تزئینیم نابود شد تصمیم گرفتم امتحانی از تخمه های فلفل سبز مجلسی ها استفاده کنم و بکارم ببینم رشد میکنن یا نه.
دوتا از فلفلارو توشونو خالی کردم و تخمه های توشونو کاشتم تو یه گلدون. موقعی که داشتم میکاشتم مامانم گفت نمیشه اینا تو گلدون در نمیاد. منم گوش ندادم و گفتم امتحانش که ضرر نداره.
بعد از اینکه من کاشتم مامانم بقیه فلفل سبز مجلسی ها رو که میخوردیم تخمه هاشونو در میاورد و تو یه ظرف میریخت. گفت اینا رو جمع میکنم اگه این گلدونی که تو کاشتی در اومد و سبز کرد، این تخمه ها رو بدم به شهرام (برادر بزرگم) تو باغچه خونشون بکاره.
الان حدود 4 روز هست که کاشتم و هیچ اتفاقی نیفتاده اما من نا امید نشدم هنوز.
اگه در بیاد خیلی خوب میشه.
شما تجربه کاشت فلفل داشتید؟


[ پنج شنبه 98/12/22 ] [ 10:0 صبح ] [ مهتاب جلالی ] [ نظرات () ]

مامانم دو سال پیش رفته بود خونه یکی از اقوام و اونجا گلدون فلفل تند تزئینی دیده بود و چندتا از فلفلاشو گرفته بود که بکاریم. پارسال چندتا فلفلشو دادیم به برادرم و اون تو باغچه خونشون کاشته و دراومده بود. امسال مامانم گفت ما هم بکاریم. منم حدود یک ماه پیش یه گلدون برداشتم و کلی دونه فلفل ریختم توشو کاشتم. سه تاشون جوونه زد و بقیه اشون جوونه نزد و اون سه تا هم بعد یک هفته نابود شد.
از کل فلفلایی که مامان گرفته بود سه تا فلفل مونده بود که تصمیم گرفتم دوباره اونا رو هم بکارم. بنابراین یه گلدون کوچیکتر برداشتم و کل دونه های فلفلایی که مونده بود رو درآوردم و تو اون گلدون کاشتم و آب ریختم و گذاشتم بیرون لبه پنجره پزیرایی.
معمولأ روز چندتا گلدون و میزاریم پشت پنجره و شب میاریمشون تو اتاق. مامان شب گلدونا رو آورد تو و فرداش دوباره گلدونارو پید بیرون. من رفتم که به گلدونا یه سری بزنم یهو حس کردم گلدون فلفلایی که کاشتم و نمیبینم. این ور و اون ور و بگرد و ندیدم. از مامانم پرسیدم گفت منم ندیدم. بهش گفتم دیروز یه گلدون کوچیک زرد برداشتم و بقیه فلفلارو توش کاشتم و گذاشتم لبه پنجره. مامانم اومد و سرشو از پنجره کرد بیرون و دید بعلههههه. افتاده پایین و شکسته.
از اونجایی که کبوتر و یاکریم زیاد میاد لبه پنجره ما، مامان احتمال میده یاکریم اومده و نشسته و بذرا رو خورده و موقع پریدن گلدون افتاده و شکسته. منم یادم اومد که یاکریم اومده بود لبه پنجره روی گلدونا و من پرش دادم فقط اون موقع حواسم نبود که گلدونا رو نگاه کنم.
مامان رفت پایین، تو پارکینگ تا خاک و گلدون رو از روی زمین جمع کنه. بهش گفتم خاکا رو بریز تو باغچه پارکینگ، اگه بذری مونده بود و جوونه زد همونجا تو باغچه باشه اگرم نه که نشون میده ما باید بیخیال فلفل تزئینی بشیم.
پیشنهاد میکنم اگر شما هم تصمیم گرفتید بذری بکارید، تا زمانیکه بذرهاتون جوونه نزده و بلند نشده مراقبشون باشید که پرندگان بذرتونو نخورن.


[ چهارشنبه 98/12/21 ] [ 10:0 صبح ] [ مهتاب جلالی ] [ نظرات () ]

پیرو تصمیم قبلی در خصوص کاشت دانه مرکبات مثل نارنج، نارنگی، پرتقال و لیمو شیرین، یکی از گلدونایی که کاشته بودم سبز کردن و خیلی خوشگل اومدن بالا. مامانم خیلی خوشش اومد.

من به گلدون بزرگ داشتم که قبلا دیش گاردن کرده بودمش و به مرور کاکتوسا و ساکولنت هاش خراب شدن و گلدونش خالی بود.

مامانم تصمیم گرفت تو اون گلدون دیش گاردن، تخم نارنج بکاریم و امروز حدود سه کیلو نارنج خرید و منم نشستم به آب گیری. مامان هم در آخر دونه هارو جدا کرد و ریخت تو یه ظرف تا خیس بخورن و لیزیشون کمی از بین بره.

پوسته هاشونم شروع کردیم به خورد کردن برای شیرین پلو. البته چون من پام درد میکنه و مامان هم دستش درد میکنه،نمیتونیم طولانی مدت بشینیم پای کار وتمومش کنیم.

ولی فکر میکنم وقتی تخم های نارنج تو گلدون بزرگه سبز کنه خیلی خوشگل میشه.


[ دوشنبه 98/11/7 ] [ 7:10 عصر ] [ مهتاب جلالی ] [ نظرات () ]
   ........   

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

کارشناسی نرم افزار و کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات.
نظر شما درباره وبلاگ من

ابزار امتاز ده

تاریخ روز

ساعت و تاريخ

آمار وبلاگ


بازدید امروز: 22
بازدید دیروز: 19
کل بازدیدها: 64363
موضوعات وب