سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اتفاقات یک زندگی
این وبلاگ اولین تجربه من است. 
قالب وبلاگ

من تا الان بخاطر مشکل لگنم فقط برای شرکت در مراسمات خاص مثل عروسی، ختم، نامزدی و امثال این مراسم ها کفش پاشنه بلند می پوشیدم و در بقیه مواقع معمولا کفش تخت میپوشیدم و به دلیل کفی طبی ای که در کفشم میزاشتم، کفشام ساق دار بودن یا بوت یا نیم بوت.

اما حالا، بعد از معاینات پاسچر، یکی از مشکلات اسکلتی که دارم زانوی عقب رفته هست و برای اصلاح آن یکی از کارهایی که باید انجام بدم اینه که کفش پاشنه بلند بپوشم و به دلیل شرایط خاص الانم و جراحی تعویض مفصل لگنی که انجام دادم فعلا بهتره که پاشنه خیلی بلند نباشه و 3 سانت مناسبه.

حالا باید کفشامو یه بازبینی بکنم، اگه میشه پاشنه 3 سانت بهشون وصل کرد، کفشامو ببرم کفاشی و بدم درست کنن و اگه نمیشه، برم و کفش پاشنه 3 سانت بخرم.

من تابحال واقعا این دغدغه زنانه رو نداشتم که کفشم پاشنه چندسانت داشته باشه و چه مدلی باشه و چه شکلی و .... تا بحال میرفتم کفش فروشی و هر کفشی که کفی طبی ام توش میرفت و پام میکردم و اگه اذیتم نمیکرد، همونو میخریدم اما حالا، شرایط تغییر کرده.


[ جمعه 98/10/13 ] [ 10:57 عصر ] [ مهتاب جلالی ] [ نظرات () ]

در 4 ماه گذشته تقریبا 4 بار ماشینم روشن شد اونم 3 بار درجا تو پارکینگ و یک بار هم سر و ته شد اونم باز تو پارکینگ. خودم که  به دلیل جراحی تعویض مفصل لگن که داشتم، نمیتونستم رانندگی کنم و یکی از برادرام اونم هربار، یک هفته بعد از اینکه بهش میگفتم، میومد ماشین و روشن میکرد و چند دقیقه بعد خاموش میکرد و میرفت.

شب یلدا بهش گفتم ماشین رو سر و ته کن که بتونم خودم بشینم توی ماشین. اونم اینکارو کرد. 

امروز بعد از گذشت دو ماه و نیم از جراحی، با کلی ترس و لرز از اینکه میتونم پامو روی پدال ها فشار بدم و سرعت عمل در جابجایی پا روی پدال ها رو دارم یا نه، تصمیم گرفتم ماشین رو ببرم برای سرویس و ضد یخ و ...

با کلی سلام و صلوات سوار ماشین شدم و ماشین و روشن کردم، اما دنده قفل بود و اصلا جابجا نمیشد. دو بار ماشین و خاموش روشن کردم گفتم شاید درست بشه اما نشد.

اومدم توی خونه و زنگ زدم امداد خودرو، گفت یرباتری رو باز کن و ببند، اگر درست نشد دوباره زنگ بزن تا خودمون بیایم. دوباره رفتم پایین و در کاپوتو باز کردم و چون خودم تابحال سرباتری جدا نکردم ترسیدم اینکار و بکنم و موردی پیش بیاد و با عصا و شرایطی که دارم نتونم جمع و جور کنم.

زنگ زدم به برادرم و گفت غروب میاد. اما خب کارش طول کشید و نیومد. حالا باز فردا ببینم خودم میتونم کاری بکنم با نه، اگر نتونم میرم مکانیکی یر خیابونمون و میگم کسی رو بفرسته بیاد برام سرباتری رو باز کنه. 

تازه با باز کردن سرباتری بازم معلوم نیست مشکل برطرف بشه یا نه. توکل بر خدا.


[ شنبه 98/10/7 ] [ 10:1 عصر ] [ مهتاب جلالی ] [ نظرات () ]
   ........   

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

کارشناسی نرم افزار و کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات.
نظر شما درباره وبلاگ من

ابزار امتاز ده

تاریخ روز

ساعت و تاريخ

آمار وبلاگ


بازدید امروز: 12
بازدید دیروز: 7
کل بازدیدها: 64246
موضوعات وب