سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اتفاقات یک زندگی
این وبلاگ اولین تجربه من است. 
قالب وبلاگ

شیر ظرفشویی خونه یک هفته بود که چکه میکرد. امروز مامانم زنگ زد به تکنسین شیرآلات و طرف اومد خونه برای تعمیر.

منم پای لپ تاپ بودم و داشتم فیلم دانلود میکردم. طرف به مامان گفت اگه امکان داره کابینت زیر ظرف شویی رو خالی کنید. مامان شروع کرد به خالی کردن کابینت. طرف اومد بیرون از آشپزخونه و دید من نشستم پای کامپیوتر، رو کرد به من و گفت به مامان کمک کنید تا کابینت و خالی کنه.

از جام بلند شدم و رفتم سمت آشپزخونه اما به طرف گفتم، من نمیتونم به مامان کمک کنم. طرف که دید من میلنگم و راه میرم فهمید که مشکلی هست. گفت ایشالا که خوب میشید و گفت دیگه کار و تعطیل کردید. گفتم نخیر فعلا مرخصی هستم.

فک کرد من دارم با کامپیوتر کارای اداره رو انجام میدم. شروع کرد به تحسین که من وقتی امسال شما رو میبینم که تو خونه نشستن اما دارن با کامپیوتر کاراشونو میکنن واقعا لذت میبرم و ...

بنده خدا آدم خوبی بود. ولی خب اومد منو برای کمک به مامانم بلند کنه که خب خورد به در بسته. 


[ شنبه 98/10/28 ] [ 5:3 عصر ] [ مهتاب جلالی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

کارشناسی نرم افزار و کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات.
نظر شما درباره وبلاگ من

ابزار امتاز ده

تاریخ روز

ساعت و تاريخ

آمار وبلاگ


بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 67706
موضوعات وب