سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اتفاقات یک زندگی
این وبلاگ اولین تجربه من است. 
قالب وبلاگ

منم مثل هر کس دیگه ای همونطور که در یکی از پستهام با عنوان "تعدد حساب های بانکی" گفتم، در خیلی از بانکها حساب داشتم که شاید خیلی سال بود ازشون استفاده نکرده بودم.

اما همونطور که در پست قبلیم با عنوان "یادگیری زبان آلمانی" نوشتم، قصد مهاجرت در سال 94 برای من خیلی قوی شد و چون خیلی به رفتن از طریق پایان نامه ام امیدوار بودم، شروع کردم به بستن تک تک حسابهام.

پنج شنبه ها میرفتم بانک و متصدی بانک کلی تلاش میکرد تا منو به عنوان مشتری نگه داره اما در نهایت من میگفتم که دارم مهاجرت میکنم و دیگه به این حساب نیاز ندارم و میخوام ببندمش. بعد از این حرف دیگه نمیتونست چیزی بگه و حساب و می بست.

از اونجایی که پنج شنبه بانک ها زود تعطیل میشن و برای بستن حساب حتمأ باید بری همون شعبه ای که حساب و باز کردی و این یعنی هر شعبه سر راهم نمی تونستم برم و کارم و انجام بدم، پروسه بستن حسابهام چندین هفته طول کشید.

اما بعدش که مهاجرتم منتفی شد. مجددأ شروع به باز کردن حساب کردم.

علاوه بر این شرکتمون هر سال با یک بانک قرار داد بست برای پرداخت حقوق پرسنل و هرسال رفتیم یه بانک و حساب باز کردیم و باز برگشتم به حالت قبل که حسابهای متعددی در بانک ها دارم که ازشون استفاده نمیکنم.

 


[ جمعه 98/12/9 ] [ 7:0 عصر ] [ مهتاب جلالی ] [ نظرات () ]

از خیلی سال پیش فکر مهاجرت به سرم زد اما من بینهایت خجالتی و وابسته هستم و بقیه اعضا خانواده هم اصلأ حتی سفر خارجی هم به ذهنشون خطور نمیکرد.

این فکر سال ها با من بود تا اینکه سال 94، به ذهنم رسید که از طریق پایان نامه ارشدم این کار رو بکنم. حدود 6 ماه به خیلی از اساتید و دانشگاه های خارجی ایمیل زدم و در مورد پایاین نامه ام گفتم اما نتیجه ای نگرفتم و بعد هم مشغله کاری و انتقال از یک معاونت به معاونت دیگه باعث شد بیشتر به کار مشغول بشم و از این مقوله دور شدم و در نهایت با یک سال تأخیر از پایان نامه ام دفاع کردم و باز هم مهاجرت بی نتیجه شد.

بعدشم که درگیر درد لگنم و جراحی تعویض مفصل لگن شدم. دو ماه بعد از جراحی، زمانیکه تا حدودی وضعیت روحی و جسمیم وارد مرحله بهتری شده بود باز فکر مهاجرت به سرم زد. اما خب من همچنان شخصیت وابسته ای داشتم و دارم. با اینحال برای اینکه در این مسیر گامی برداشته باشم و تلاش خودم رو کرده باشم تصمیم گرفتم به یادگیری زبان.

قبلأ خیلی دوست داشتم به کشور اتریش مهاجرت کنم چون هم موسیقی در اونجا خیلی مطرح هست و هم خیلی از جلسات سران در اونجا برگزار میشه و فکر کردم پس باید کشور خوب و جالبی باشه. اما پس از بررسی هایی که در دوران نقاهتم انجام دادم با توجه به شرایط من، حس کردم کشور آلمان بهتره.

بنابراین تصمیم گرفتم زبان آلمانی یاد بگیرم و از اونجایی که فعلأ شرایط تردد و نشستن سر کلاس آموزشی رو ندارم شروع کردم به یادگیری زبان آلمانی بصورت خودخوان.

واقعأ برام سخته و نمیدونم یه عده از افراد چطوری خودخوان یه سری چیز یاد میگیرن.

امیدوارم بتونم خودخوان بخونم و زبان آلمانی رو یاد بگیرم. خوشحال میشم اگر کسی روشی رو بلده یا راهنمایی داره بهم بگه و کمکم کنه یا سایت و مطلبی داره بهم بگه.

 


[ پنج شنبه 98/12/8 ] [ 7:0 عصر ] [ مهتاب جلالی ] [ نظرات () ]
   ........   

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

کارشناسی نرم افزار و کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات.
نظر شما درباره وبلاگ من

ابزار امتاز ده

تاریخ روز

ساعت و تاريخ

آمار وبلاگ


بازدید امروز: 190
بازدید دیروز: 100
کل بازدیدها: 64785
موضوعات وب