اتفاقات یک زندگی این وبلاگ اولین تجربه من است.
|
امروز برای اولین بار بعد از جراحی تعویض مفصل لگن به همراه مامان و خواهرم رفتم استخر. کلی گشتم که استخری پیدا کنم که پله نداشته باشه و بزرگ باشه که کسی بهم نخوره تو آب و آب و هواش هم گرم باشه. شوهر خواهرم اومد و ما رو برد استخر اما از بدشانسی من امروز هم هوای استخر سرد بود و هم آب استخر و هم هوای بیرون. البته برای من سرد بود. خیلی ها هیچ مشکلی نداشتن. من کلا سرمایی هستم و زود سردم میشه و راه حلی هم برای این مشکل پیدا نکردم. خلاصه که با توجه به شرایطم با وجود اینکه استخر تاثیر مثبتی در بهبودی من داره اما چون ریسک سرما خوردن رو در من افزایش میده اونم تو این هوای زمستونی، ترجیح میدم فعلا استخر نرم. از طرفی یه مقدارم میترسم لیز باشه و زمین بخورم. برادرم میگه ترسو شدم، نمیدونم شاید واقعا ترسو شدم. اما وقتی یاد دردایی که کشیدم میفتم واقعا میترسم که پروتزم در بره یا فمورم بشکنه و مجبور به جراحی مجدد و درد کشیدن های مجدد بشم. [ جمعه 98/10/27 ] [ 6:20 عصر ] [ مهتاب جلالی ]
[ نظرات () ]
........
|
درباره وبلاگ ![]() کارشناسی نرم افزار و کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات.
آخرین مطالب
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 9 بازدید دیروز: 2 کل بازدیدها: 68722
موضوعات وب
پربازدیدترین مطالب
رتبه الکسا وبلاگ من
لینک های مفید
پیوندهای روزانه
لینک های مفید |
[ فالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |